مروري بر مفاهيم كليدي در مدل EFQM 2020
در مدل 2020 EFQM به مفاهيم جديد اشاره شده نظير اكوسيستم،اقتصاد اشتراكي،مبناي وجودي سازمان،اقتصاد دوراني،نوآورهاي دگر انديشانه،هم آفريني كه در اين يادداشت سعي خواهم داشت با برداشتهايي از كتاب مدل EFQM2020از ايده تا عمل اين مفاهيم را تشريح نمايم.
8 تیر 1399
مفاهيم جديد اشاره شده در مدل EFQM2020
مفهوم اكوسيستم : اكوسيستم در محيط كسب وكار به روابط ميان سازمانهاو فعاليتهاي درون سازمان بر مي گردد كه روي هم تاثير مي گذراند و با هم به صورت منظم عمل مي كنند .يك سازمان براي درك اكوسيستم خود بايد مولفه هاي مثل سازمان ،ذي نفعان،بازارو صحنه رقابت،محيط جهاني و ابرروندها شناخته ودرك كند.
مفهوم اقتصاد اشتراكي : نوع متفاوتي از توزيع كالا و خدمات نسبت به روش سنتي است (كه شركتها باخدمت گرفتن كاركنان نسبت به فروش كالا و خدمات اقدام ميكردند) در اقتصاد اشتراكي ،سازمانها نسبت به اجاره كردن دارائي ها مورد نياز مثل اتومبيل،مستغلات و موارد ديگر براي تحقق مبناي وجودي خود از سايرين در بستر نرم افزاري مبادرت مي ورزند
مفهوم مبناي وجودي سازمان: اين مفهوم شرح مي دهد كه چرا فعاليتهاي سازمان و آنچه را كه انجام مي دهد مهم هستند و سبب خلق ارزش پايدار براي ذينفعان مي شوند. مبناي وجودي سازمان در حقيقت مفهوم ژرف و عميقي از علت وجودي سازمان بوده و ملاك تعريف اكوسيستم و فعاليت با ساير اجزاي اكوسيستم محسوب مي شوند.
مفهوم اقتصاد دوراني : نوعي مدل اقتصادي است كه هدف آن بيشترين استفاده از منابع و كمينه كردن ضايعات است. اين مدل تفكر اقتصاد خطي (دريافت مواد اوليه توليد و دورانداختن و توليد ضايعات) را با روشهايي مثل اجاره ،استفاده مجدد ،تعمير ،بازيافت و ارتقاء محصول بهره گيري مجدد از دورريزها و... به چالش مي كشد .
مفهوم نوآورهاي دگر انديشانه : اين نواوريها محدود به محصول نوآورانه و تكنولوژي نوين نيستند بلكه در مدل هاي كسب و كار مانند اتخاذ سياستهاي جديد قيمت گذاري ،تحويل ، ارائه محصول و خدمات ،بيشينه كردن تجربه مشتري و ... از طريق هم آفريني و نوآوري باز تاثير شگرفي در بازرهاي كسب و كار خود به جا مي گذارند .
مفهوم هم آفريني : يكي از رويكردهاي بارز تفكر طراحي و استفاده از نوآوري باز است به نحويكه ذي نفعان بالاخص مشتريان هم در فرآيند نوآوري مشاركت داده مي شوند . در اين رويكرد سازمان بايد در دو موضوع تجديد نظر كند اول اتكاي صرف به واحدهاي داخلي R&D و دوم عدم استفاده از نتايج تحقيق وتوسعه اي كه ظرفيت اجرا در داخل سازمان وجود ندارد .