يكي از مهمترين سوالاتي كه مطمئنا" به ذهن دوستان بالاخص ارزيابان مدلهاي تعالي كه با ويرايش قبلي مدل EFQMآشنا هستند متبادر ميگردد،مفهوم "مبناي وجودي سازمان " ( Purpose) در ويرايش جديد و تاكيد ويژه در قسمت جهت گيري به عنوان يك معيار است.و مهمتر از آن تفاوتش با مفهوم " ماموريت سازمان " ( Mission) در برداشت اوليه و ساده تر ممكن است اين تصور ايجاد گردد كه تفاوت صرفا" در بكارگيري الفاظ بوده و در عمل يكسانند،اما بايد متذكر شد كه اين دو مفهوم تفاوت هاي محتوائي با يكديگر دارند.براي تشريح بهتر موضوع به خاستگاه وجودي دو مفهوم اشاره ميكنم . مفهوم مبناي وجودي در قسمت جهت گيري مدل EFQM2020مطرح شده،و قسمت جهت گيري مدل نيز پاسخ به سوال " چرا" است و هدف آن تحريك احساسات ذينفعان است، در حقيقت مفهوم مبناي وجودي سازمان پاسخ به چرائي (WHY) وجود سازمان است و اينكه چرا سازمان اين فعاليتها را انجام ميدهد و چه منفعتي را نصيب ذي نفعان خود مي كند .حال آنكه ماموريت به سوال ،سازمان چه مي كند(WHAT) پاسخ مي د هد . به بيان ديگر سازمان با تعريف مبناي وجودي سازمان ،عملا"خود را در جايگاه ذي نفع قرار داده و از ديدگاه آن به منفعت مورد انتظار مي نگرد ولي درتعريف ماموريت،تمركزسازمان صرفا"به بيان فعاليتهاي است كه انجام مي دهد. براي مثال يك شركت انتقال گاز را در نظر بگيريد : ماموريت اين سازمان " دريافت گاز از شبكه سراسري،تنظيم مناسب فشار و تحويل آن به گازهاي استاني" است حال آنكه مبناي وجودي اين سازمان " انتقال پاك،ايمن و پايدار گاز " است . يك "مبناي وجودي" مناسب يابد در برگيرنده ويژگيهاي زير باشد : برخورد صادقانه و منصفانه با مشتريان و تامين كنندگان صيانت از حقوق نسل هاي آينده نمود پاسخگويي و مسئوليت پذيري سازمان در قبال كاركنان و جامعه محرك خلق و ارائه ارزش پايدار و عملكرد ممتاز برانگيزاننده احساسات ذي نفعان از با پيام رسا،جذاب،گيرا و به يادماندني
جزئیات